بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست

آه ، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاد در اب

در دلم هستی و بین منو تو فاصله هاست

مرد که تو باشی زن بودن خوب است ...

از میان تمام مذکر های دنیا ...

فقط کافیست پای تو در میان باشد ...

نمیدانی برای تو زن بودن چه کیفی دارد ...

خیلی سخته نگه داشتن بغض پشت تلفن .....!!!

مخصوصا وقتی که میخوام نفهمی....

هی  قورتش میدم ....

خدایا من از تو معجزه میخواهم

معجزه ای بزرگ در حد خدا بودنت ...

صدایت میکنم

این جانمـــــــــ که میگویی

جانم را میگیرد

نزن این حرف ها را

دل من جنبه ندارد

وقتی نیستی دمار از روزگارم در می آورد ...

 می خواهمتــــــ

مردن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها …

دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها...

چه قدر خواب ببینم که مال من شده ای

و شاه بیت غزل های لال من شده ای

چه قدر خواب ببینم که بعد از آن همه بغض

جواب حسرت این چند سال من شده ای

چه قدر حافظ یلدا نشین ورق بخورد؟

شنیده ام چنین روزی ، روز میلادم است اما ...

گویا سپری شد ، بی آنکه بدانم،

آتش شمع چندمین سال زندگیم را به خاموشی سپردم !